اروپاگردی با افکت قارت
اگر رخت مدیریت بر من بود، دستور میدادم تا شعاع ۱۰ متری دستشوییها هیچ میز کاری نباشه
یا اگر با کمبود فضا روبهرو بودیم از در و پنجره هفت هشت جداره استفاده میکردم، دستشویی رو آکوستیک میکردم یا برای همه کارمندا یه اسپری رقیق کننده مخاط بینی میگرفتم
خلاصه کاری میکردم که کارمندم وقتی نشست پشت میزش اولین صدایی که میشنوه صدای فین کردنهای اون یکی همکارش نباشه!
رفیق دنیا دیدهای دارم که وقتی اول صب با صورت مشمئز شده من از این صداها روبهرو میشه میگه بری اروپا همهش از همین صداها میشنوی، فکر کن رفتی یه رستوران شیک، یه آقای متشخصی میز بغلی نشسته و خیلی راحت دستمال میگیره جلوی بینیش و فین میکنه!
خلاصه ما هر روز ساعت طولانی رو در اروپا به سر میبریم ولی همین که پشت میزشون و درست بغل دست ما این صداها رو درنمیارن معلوم میشه هنوز اندکی با اروپا فاصله داریم.